معرفی مجری برنامه های ورزشی به عنوان زندانی سیاسی محکوم به اعدام !
نوشته شده توسط : ن ,ک

معرفی مجری برنامه های ورزشی به عنوان زندانی سیاسی محکوم به اعدام !

 

منافقین که در خبرسازی‌های کذب و ناشیانه برای بهره برداری سیاسی از مسائل داخلی ایران سابقه طولانی دارند، این بار در گاف جدید خود گوینده سابق اخبار ورزشی را زندانی سیاسی اعلام کردند که در انتظار حکم اعدام به سر می‌برد!

 

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی هابیلیان (خانواده‌های شهدای ترور کشور) حمید قاسمی که تا چند سال پیش به عنوان گوینده و مدیر اخبار ورزشی در شبکه خبر مشغول فعالیت بود و در حال حاضر نیز به عنوان معاون ارتباطات، آموزش و امور فرهنگی سازمان تربیت بدنی، مشغول فعالیت است، از سوی سایت‌های منافقین به عنوان زندانی سیاسی محکوم به اعدام معرفی شده است!

 

بر پایه این خبر سایت‌های منافقین درانتشار اخبار حکم اعدام حمید قاسمی اعلام کرده‌اند وی از سال ۲۰۰۸ به اتهام جاسوسی درزندان است و حکم اعدام وی نیز تایید شده است!

 

بنا بر خبر کذب سایت‌های منافقین، همسر حمید قاسمی با وجود اینکه حکم اعدام وی به حبس ابد کاهش یافته، در حال حاضر دچار افسردگی شدیدی شده و درخواست آزادی او را دارد.

 

به گزارش هابیلیان، با مراجعه به سایت تربیت بدنی، آخرین گفتگوی وی با پایگاه خبری ورزش ایران در تاریخ دهم مهر ماه سال جاری و در مورد برگزاری نمایشگاه بین المللی ورزش و تجهیزات ورزشی، در این سایت خبری قابل مشاهده است.

گفتنی است منافقین تاکنون از هیچ کدام از رسوایی‌های گذشته نظیر سوءاستفاده از تصاویر هنرپیشه زن ایرانی، جعل عکس دختر لبنانی به عنوان یکی از شهروندان جمهوری اسلامی، رسوایی فریب خبرنگاران جهت جاسوسی و مواردی از این دست، درس نگرفته‌اند و در طول سال‌های گذشته بارها با استفاده از تصاویر اینترنتی،‌ اقدام به جعل واقعیت و دروغ سازی در موارد متعدد نموده‌اند که در اکثریت قریب به اتفاق موارد منجر به رسوایی خبری برای این فرقه شده است.


 

 

 

 

رقابت 15 ماهه گفتمان خاتمی و موسوی
دوئل اصلاح‌طلبان و فرقه سبز آشکار می‌شود

هرچند محمد خاتمی که انتظار داشت موسوی راه او را برود و بر ادامه اصلاح‌طلبی در انتخابات تکیه کند،

روزگاری که خاتمی با سخاوت تمام ردای کاندیداتوری ریاست‌جمهوری خود را به موسوی بخشید و خود تمام‌قد پشت او ایستاد و در نهان و آشکار نقش «شیپورچی» او را ایفا کرد تا پس از 20 سال این چهره غارنشین سیاسی در میان هواداران اصلاحات جا بیفتد و هم اینکه دیگر کاندیدای این جبهه یعنی مهدی کروبی (که ساز خود را می‌زند و کمتر به ساز خاتمی و سایر اصلاح‌طلبان کوک می‌شود)، انزوای بیشتری یابد، شاید فکر نمی‌کرد سه چهار ماه بعد و در حوادث پس از انتخابات، موسوی و حلقه مشاورانش با خلق فرقه جدیدی به نام «جنبش سبز» به اصلاحات پشت کرده و در وسط معرکه میدان داری کنند.

جنبش بی‌سری که تبدیل به دین شد

هر روزی که از فردای 22 خرداد پشت سر گذاشته شد، اوج زاویه جنبش سبز بیشتر هویدا شد. اگرچه در روزهای اولیه آغاز این حرکت که هفته‌های منتهی به انتخابات بود، برخی هواداران این جریان رنگ سبز این جنبش را نماد سیادت می‌دانستند و نوعی تقدس برای آن قائل بودند، با ریزش هواداران به‌دلیل حرکت‌های ساختارشکنانه و خود را رو در روی نظام قراردادن، این جنبش به‌تدریج هویت واقعی خود را آشکار می‌ساخت و حرکات رادیکال آن شدیدتر می‌شد. رفتارهای مضحک این قوم در نماز جمعه 29 تیر به امامت هاشمی رفسنجانی، شعارهای «صهیونیسم‌پسند» آنان در روز «قدس» که نماد صهیونیسم ستیزی است و روزه‌خواری علنی، شعارهای انحرافی آنان در روز ملی استکبارستیزی در راستای همصدایی با غرب و بالاخره سوت و کف‌های آنان در روز عاشورا که تداعی‌گر لشکریان عمرسعد برای مردم دینمدار ایران بود، باعث شد این جنبش در میان توده‌های مردم در ردیف گروهک‌های انحرافی اول انقلاب همانند مجاهدین خلق، فدائیان خلق، فرقان و سایر گروهک‌های معاند نظام جلوه‌گر شود. این تعارض ذاتی و رفتاری بدنه جنبش با جامعه ایرانی باعث شد اتاق فکر این جریان که یک سر آن در تهران و سر دیگر آن در لندن و امریکا بود، درصدد تئوری‌سازی برای موجه جلوه دادن رفتارهای پارادوکسی برآید و آنجا بود که تئوری «دین سبز» اختراع شد؛ دینی که به قول طراحانش «غیر دیندارها را حذف نمی‌کرد و تفکری والا‌تر از تحمل مخالف خاتمی را مطرح می‌کرد؛ دینی که «حق را برای دیندار و بی‌دین ملحد و مارکسیست قائل بود» و پیروان آن از دیندار گرفته تا ملحد و همجنس باز و لائیک را شامل می‌شد.

از طرفی ضدانقلاب فراری به همراه اپوزیسیون خارج شده از نظام که می‌دیدند فرقه‌ای پیدا شده که با کلیت نظام زاویه دارد نه با اشخاص و جریان راست و چپ، با ذوق‌زدگی غزل‌ها در وصف این جنبش بی‌سر و‌ته سرودند که «این جنبش یک حرکت ملی است» و «راه بی‌بازگشت ملت ایران است» که حاکمیت یا باید خواسته‌های آنان را بپذیرد یا اینکه این جنبش با هواداران بی‌شمار خود حکومت را مجبور به پذیرش خواسته‌هایش خواهد کرد.

خاتمی راه خود را جدا کرد

هرچند محمد خاتمی که انتظار داشت موسوی راه او را برود و بر ادامه اصلاح‌طلبی در انتخابات تکیه کند، با مشاهده وضعیت رفتاری جنبش سبز هیچگاه نامی از این جنبش در سخنرانی‌ها و بیانیه‌های خود نبرد و همیشه بر احیای اصلاح‌طلبی تکیه می‌کرد تا شاید بتواند این کشتی به گل نشسته توسط موسوی را به ساحل برساند و از سقوط کامل آن جلوگیری کند، با دیدن موج اعتراضات میلیونی و بی‌نظیر مردم در 9 دی و 22 اسفند، اختلاف نظر خود با این گروه و رهبرشان یعنی موسوی را علنی ساخت. هر چند سعی می‌کرد به‌خاطر حفظ پرستیژ خود در میان حامیان موسوی این انتقادات را در لفافه بگوید اما دیگر کسی از او «مهندس موسوی عزیز» را نشنید. خاتمی اگرچه در برخی مواضع با امثال موسوی و کروبی همراه شد و چشم بسته ادعاهای آنان را البته با بیانی سیاستمدارانه‌تر بیان ‌کرد اما معتقد است حرکت اعتراضی خود را باید در چارچوب نظام ادامه دهد و میان خود و ضدانقلاب تابلودار فاصله ایجاد کند.

تسری نگاه خاتمی به سایر اصلاح‌طلبان

هرچند بازیگران فتنه و در رأس آنان مرد خاکستری اصلاحات سعی می‌کردند تا هرگونه اختلاف میان خاتمی و موسوی را برای ادامه حرکت فتنه با دادن پیغام و برگزاری جلسات مشترک رفع کنند و در بیانیه‌ها و اطلاعیه‌های جبهه اصلاحات هرگونه اختلاف میان رهبران خود را تکذیب کنند اما با ادامه رفتار خارج از مدار نظام موسوی، رده دوم اصلاح‌طلبان که همگی آنان در صف حامیان موسوی قرار گرفته بودند، در دوراهی برزخ گونه‌ای گیر افتادند که یک‌سوی آن ادامه حمایت از موسوی و در عوض حذف کامل از صحنه سیاست نظام و سوی دیگر آن برائت از رفتار ساختارشکنانه وی و کروبی و در عوض باقی ماندن در ساحت بازیگری سیاسی بود. این بود که تیزهوشان آنان پیشقدم شده و راه دوم را برگزیدند و به دنبال آنها بقیه نیز به آنان پیوستند. بشنوید سخنان روز گذشته کواکبیان، دبیرکل حزب مردم‌سالاری را که حزب او جزو اولین طرفداران موسوی بود و حتی آن هنگام که همزمان خاتمی و موسوی هر دو در حال تبلیغات بودند، برخلاف اکثریت اصلاح‌طلبان میرحسین را تبلیغ می‌کرد و روزنامه‌اش به یکی از ستادهای وی تبدیل شده بود. کواکبیان دیروز تصریح کرد:«اصلاح‌طلب کسی است که اولین باورش، اعتقاد به نظام است و اگر کسی نظام جمهوری اسلامی را قبول نداشته باشد باید در اصلاح‌طلبی وی شک کرد، حال با هر اسم دیگری که می‌خواهد برای خود مطرح کند؛ جنبش سبز باشد یا جنبش قرمز.»

پایان تلخ یک جریان بی‌هدف‌ آشکار شدن اختلافات و علنی ساختن انتقادات از حرکت‌های موسوی و جنبش سبز در بدنه اصلاح‌طلبان کم کم اپوزیسیون و رسانه‌های غربی را نیز از حمایت این گروه ناامید کرده و فضای یأس‌آلودی بر این جریان حاکم است به گونه‌ای که مخاطب روزانه سایت جرس به عنوان مهم‌ترین سایت حامی این جریان از 1200 نفر فراتر نمی‌رود. هر چند امثال اوباما، هیلاری و صهیونیست‌ها سعی دارند با دادن وعده و وعید این فرقه را سرپا نگه‌دارند و با اعلام حمایت عملی سعی دارند به آنان روحیه پمپاژ کنند، اما حتی شخصی همانند اکبر گنجی که دشمنی آنان با نظام نیاز به دلیل و برهان ندارد، معتقد است:«رویدادهای ماه‌های اخیر، جریان سبز را به بایگانی تاریخ ایران فرستاد.»


 

 





:: بازدید از این مطلب : 165
|
امتیاز مطلب : 30
|
تعداد امتیازدهندگان : 10
|
مجموع امتیاز : 10
تاریخ انتشار : 14 / 7 / 1389 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: